نمونه کارنمای معلمی دانشگاه فرهنگیان به صورت کامل

دانلود نمونه پروژه دانشگاه فرهنگیان به صورت کامل و دقیق و آماده تحویل بهترین نمونه موجود در اینترنت در ۳۳ صفحه

دانلود نمونه پروژه دانشگاه فرهنگیان به صورت کامل و دقیق و آماده تحویل بهترین نمونه موجود در اینترنت در ۳۳ صفحه

این دانلود نمونه پروژه دانشگاه فرهنگیان به صورت کامل و دقیق توسط دانلود فایل پژوهشی معلمان آموزش و پرورش گرد آوری گردیده است و مطابق با استاندارد های کامل و دقیق موجود در رابطه با کارنمای معلمی در دانشگاه فرهنگیان می باشد. در واقع دانلود نمونه پروژه دانشگاه فرهنگیان توسط دانشجویان دانشگاه فرهنگیان تنظیم شده است و دانلود فایل پژوهشی معلمان آموزش و پرورش با جمع آوری و گرد آوری و بازنگری در آنها این پروژه ها را در اختیار دانشجو معلمان قرار می دهد. دانشجویان دانشگاه فرهنگیان با استفاده از دانلود نمونه پروژه دانشگاه فرهنگیان می توانند به ارائه پروژه پایانی خود در راستای کسب نمره پایانی و فارغ التحصیل شدن بپردازند.

در راستای دانلود نمونه پروژه دانشگاه فرهنگیان دانشجویان عزیز دانشگاه فرهنگیان و حتی معلمان عزیز برای دستیابی و دانلود دانلود نمونه پروژه دانشگاه فرهنگیان می توانند به سایت ما مراجعه نموده و از کلیه فایل هایی که در زمینه دانلود نمونه پروژه دانشگاه فرهنگیان در سایت ما موجود است استفاده های لازم را ببرند.این پروژه های کارنمای معلمی بسیار کامل و با دقت زیاد جمع آوری شده اند.

بخشی از دانلود نمونه پروژه دانشگاه فرهنگیان عبارت است از :

مقدمه

تعلیم و تعلم از شئون الهی است و خداوند این موهبت را به پیامبران و اولیای پاک خویش ارزانی کرده است تا مسیر هدایت را به بشر یاموزند و چنین شد که تعلیم و تعلم به صورت سنت حسنه ی افرینش در آمد . انسان نیز با پذیرش این مسئولیت ؛ نام خویش را در این گروه و در قالب واژه مقدس (معلم) ثبت کرده است . معلم ، ایمان را بر لوح جان و ضمیر های پاک حک می کند و ندای فطرت را به گوش همه می رساند .

ﻫﻢﭼﻨﯿﻦ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﺟﻬﻞ را از دلﻫﺎ ﻣﯽزداﯾﺪ و زﻻل داﻧﺎﯾﯽ را در روان ﺑﺸﺮ ﺟﺎری ﻣﯽ-ﺳﺎزد. ﻣﻌﻠّﻤﯽ ﺷﻐﻞ و ﺣﺮﻓﻪ ﻧﯿﺴﺖ، ﺑﻠﮑﻪ ذوق و ﻫﻨﺮ و ﻧﻮﻋﯽ ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪی ﺑﻪ ﺷﻤﺎر ﻣﯽآﯾﺪ. ﻣﻌﻠّﻤﯽ ﺟﻠﻮهای از ﻗﺪرت ﻻﯾﺰال اﻟﻬﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﺨﺴﺖ ﻣﺨﺘﺺ ذات ﻣﻘﺪس ﺧﺪاوﻧﺪ ﺗﺒﺎرک و ﺗﻌﺎﻟﯽ ﺑﻮده ﮐﻪ در ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ آﯾﺎت

ﻗﺮآن ﺑﺮ ﻗﻠﺐ ﻣﺒﺎرک ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ اﮐﺮم )ص( ﻧﺎزل و ﺑﻪ اﯾﻦ ﻫﻨﺮ ذات ﭘﺮوردﮔﺎر رﻓﺘﻪ اﺳﺖ.

»اﻗْﺮَأْ ﺑِﺎﺳﻢِ رﺑﮏ اﻟﱠﺬی ﺧَﻠَﻖَ ﴿۱ ﺧَﻠَﻖَ اﻟْﺈِﻧﺴﺎنَ ﻣﻦْ ﻋﻠَﻖٍ ﴿۲ اﻗْﺮَأْ ورﺑﮏ اﻟْﺄَﮐْﺮَم ۳ اﻟﱠﺬی ﻋﻠﱠﻢ ﺑِﺎﻟْﻘَﻠَﻢِ ﴿۴ ﻋﻠﱠﻢ اﻟْﺈِﻧﺴﺎنَ ﻣﺎ ﻟَﻢ ﯾﻌﻠَﻢ ۵﴾.« )ﻋﻠﻖ، ۵-۱

»ﺑﺨﻮان ﺑﻪ ﻧﺎم ﭘﺮوردﮔﺎرت ﮐﻪ )ﺟﻬﺎن را( آﻓﺮﯾﺪ (۱)ﻫﻤﺎن ﮐﺲ ﮐﻪ اﻧﺴﺎن را از ﺧﻮن ﺑﺴﺘﻪ اى ﺧﻠﻖ ﮐﺮد )۲( ﺑﺨﻮان ﮐﻪ ﭘﺮوردﮔﺎرت )از ﻫﻤﻪ( ﺑﺰرﮔﻮارﺗﺮ اﺳﺖ )۳( ﻫﻤﺎن ﮐﺴﻰ ﮐﻪ ﺑﻪ وﺳﯿﻠﻪ ﻗﻠﻢ ﺗﻌﻠﯿﻢ ﻧﻤﻮد )۴( و ﺑﻪ اﻧﺴﺎن آﻧﭽﻪ را ﻧﻤﻰ داﻧﺴﺖ ﯾﺎد داد )۵(.« )ﻣﮑﺎرم ﺷﯿﺮازی، ۵۹۷ ،۱۳۸۸)

در اﯾﻦ آﯾﺎت ﺧﺪاوﻧﺪ ﻣﺘﻌﺎل، ﺧﻮد را »ﻣﻌﻠّﻢ« ﻣﯽﺧﻮاﻧﺪ و ﺟﺎﻟﺐ اﯾﻦﮐﻪ ﻣﻌﻠّﻢ ﺑﻮدن ﺧﻮد را ﺑﻌﺪ از آﻓﺮﯾﻨﺶ ﭘﯿﭽﯿﺪهﺗﺮﯾﻦ و ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺷﺎﻫﮑﺎر ﺧﻠﻘﺖ، ﯾﻌﻨﯽ اﻧﺴﺎن آورده اﺳﺖ. ﻧﻮﻋﯽ اﻧﺴﺎﻧﯽ را ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻧﻤﯽداﻧﺴﺖ، ﺑﻪ وﺳﯿﻠﻪ ﻗﻠﻢ آﻣﻮزش داد ﮐﻪ اﯾﻦ از اوج ﺧﻼﻗﯿﺖ و ﻫﻨﺮ ﺷﮕﻔﺖ ﺧﺪاوﻧﺪ در اﻣﺮ آﻓﺮﯾﻨﺶ ﺣﮑﺎﯾﺖ دارد. از اﯾﻦ رو، ﻣﯽﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﻫﻨﺮ ﺷﮕﻔﺖ ﻣﻌﻠّﻤﯽ از آن ﺧﺪاوﻧﺪ ﻋﺎﻟﻢ اﺳﺖ.

»و اﻟﻠّﻪ أَﺧْﺮَﺟﮑُﻢ ﻣﻦْ ﺑﻄُﻮنِ أُﻣﻬﺎﺗﮑُﻢ ﻻﺗَﻌﻠَﻤﻮنَ ﺷَﯿﺌﺎً و ﺟﻌﻞَ ﻟَﮑُﻢ اﻟﺴﻤﻊ و اﻷَﺑﺼﺎر و اﻷَﻓْﺌﺪهَ ﻟَﻌﻠﱠﮑُﻢ ﺗَﺸْﮑُﺮُونَ« )ﻧﺤﻞ، ۷۸(

و خداوند شما را از شکم های مادرانتان بیرون اورد در حالی که چیزی نمی دانستید و به شما چشم وگو ش و ﻗﻠﺐ ﺑﻪ ﺗﺪرﯾﺞ اﻋﻄﺎ ﮐﺮد ﺗﺎ ﻣﮕﺮ داﻧﺎ ﺷﻮﯾﺪ و ﺷﮑﺮ اﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻧﻌﻤﺖ را ﺑﻪ ﺟﺎی آورﯾﺪ.« )ﻣﮑﺎرم ﺷﯿﺮازی، ۲۷۵ ،۱۳۸۸(

ﯾﻌﻨﯽ اﻧﺴﺎن در ﺑﺪو ﺗﻮﻟﺪ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﻧﻮار ﺧﺎﻣﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﺮ ﭼﻪ را ﻣﯽﺗﻮان در آن ﺛﺒﺖ وﺿﺒﻂ ﮐﺮد و اﯾﻦ ﻫﻨﺮ ﻣﻌﻠّﻤﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ از اﯾﻦ زﻣﯿﻦ آﻣﺎدهی ﮐﺎﺷﺖ؛ ﭼﮕﻮﻧﻪ اﺳﺘﻔﺎده ﮐﻨﺪ ﭼﻪ ﺑﮑﺎرد ﺗﺎ در آﯾﻨﺪه اﻣﯿﺪ ﺑﻪ ﺑﺮداﺷﺖ ﺧﻮب داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.

ﻣﻌﻠّﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﯿﺮوی ﻓﮑﺮی ﻣﺘﻌﻠّﻢ را ﭘﺮورش دﻫﺪ و او را ﺑﻪ ﺳﻮی اﺳﺘﻘﻼل رﻫﻨﻤﻮن ﮐﻨﺪ. ﺑﺎﯾﺪ ﻗﻮهی اﺑﺘﮑﺎر او را زﻧﺪه ﮐﻨﺪ. ﻣﻌﻠّﻢ ﺷﻤﻊ ﺳﻮزان و ﻓﺮوزان ﻫﺪاﯾﺖ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﻮرش از ﻣﻨﺒﻊ اﺻﻠﯽ ﻧﻮر ﯾﻌﻨﯽ ﺧﺪا درﯾﺎﻓﺖ داﺷﺘﻪ و ﺑﺮای ﻧﻮراﻓﺸﺎﻧﯽ ﻗﻠﻮب و ﺑﯿﻨﺎ ﻧﻤﻮدن آﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﻫﺪاﯾﺖ در ﻃﺮح ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ و رﺳﯿﺪن ﺑﻪ ﻗﺮب اﻟﻬﯽ ﮐﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻧﻬﺎﺋﯽ اﻧﺴﺎن اﺳﺖ ﺗﻼش ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﻣﻌﻠّﻢ راﻫﺒﺮ دلﻫﺎ ﺑﻪ ﻗﻠﻪﻫﺎی ﮐﻤﺎل و ﺳﻌﺎدت اﺳﺖ. ﻣﻌﻠّﻢ ﺑﻪ ﻣﺜﺎﺑﻪ ﺑﺎﻏﺒﺎﻧﯽ دﻟﺴﻮز اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺬر اﯾﻤﺎن ﻣﯽاﻓﺸﺎﻧﺪ و ﮔﻞ ﺗﻘﻮا ﻣﯽﭘﺮوراﻧﺪ.

تجارب مقدماتی قبل از ورود به دانشگاه

در ﺳﺎل ۱۳۶۹ در ﺧﺎﻧﻮادهای ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و ﻣﺬﻫﺒﯽ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺟﻬﺎن ﮔﺸﻮدم. از ﻫﻤﺎن اواﯾﻞ زﻧﺪﮔﯽ ﻧﺠﻮای ﻧﻤﺎز و راز و ﻧﯿﺎزﻫﺎی ﭘﺪر و ﻣﺎدرم در ﮔﻮﺷﻢ ﻃﻨﯿﻦ اﻧﺪاز و در روح و ﺟﺎﻧﻢ ﻧﻔﻮذ ﮐﺮد. از ﻫﻤﺎن اﺑﺘﺪا ﺑﺎ ارزشﻫﺎ و اﺻﻮل ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ ﺧﺎﻧﻮاده آﺷﻨﺎﯾﯽ ﯾﺎﻓﺘﻪ و ﺑﺎ اﺣﺘﺮام ﺑﻪ اﯾﻦ اﺻﻮل و ارزشﻫﺎ ﻣﺴﯿﺮ رﺷﺪ را ﻃﯽ ﮐﺮدم. ﭘﺪر ﻣﻌﻠّﻢ ﺳﺎده و دﻟﺴﻮزی ﺑﻮد ﮐﻪ ﺗﻤﺎم وﻗﺘﺶ را ﺻﺮف ﻣﺴﺎﺋﻞ درﺳﯽ داﻧﺶآﻣﻮزاﻧﺶ و ﺗﻌﻠﯿﻢ و ﺗﺮﺑﯿﺖ آنﻫﺎ ﻣﯽﮐﺮد. ﻣﺎدرم ﻧﯿﺰ ﺧﺎﻧﻪدار ﺑﻮد ﮐﻪ ﺳﻌﯽ ﻣﯽﮐﺮد ﺗﻤﺎم وﻗﺖ، ﻫﻢ و ﻏﻤﺶ را ﺻﺮف ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻣﻦ و ﺑﺮادرم ﮐﻨﺪ. ﻗﺒﻞ از رﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﻣﺪرﺳﻪ و آﺷﻨﺎﯾﯽ ﺑﺎ اﯾﻦ ﻣﺤﯿﻂ ﻣﻘﺪس، ﮐﻢ و ﺑﯿﺶ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ اﺷﺘﻐﺎل ﭘﺪر در ﺣﺮﻓﻪ ﻣﻌﻠّﻤﯽ، ﺑﺎ اﯾﻦ ﺷﻐﻞ و ﻣﺤﯿﻂ آﺷﻨﺎ ﺑﻮدم. از ﻃﺮف دﯾﮕﺮ ﻧﯿﺰ، ﭼﻮن اﮐﺜﺮ اﻋﻀﺎی ﻓﺎﻣﯿﻞ از ﺟﻤﻠﻪ ﻋﻤﻮﻫﺎ و ﻋﻤﻪ ام ﻣﻌﻠّﻢ ﺑﻮدﻧﺪ، ﺑﯿﺶﺗﺮ از ﺑﻘﯿﻪی ﻫﻢ ﺳﻨﯽﻫﺎی ﺧﻮد، ﺑﺎ اﯾﻦ ﺷﻐﻞ آﺷﻨﺎﯾﯽ داﺷﺘﻢ. ﯾﺎدم ﻫﺴﺖ ﻫﺮ زﻣﺎن ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻪی ﭘﺪر ﺑﺰرﮔﻢ ﺟﻤﻊ ﻣﯽﺷﺪﯾﻢ، ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺤﺚ درس و ﮐﺘﺎب وﻣﺴﺎﺋﻠﯽ از اﯾﻦ ﻗﺒﯿﻞ ﺑﻮد ﮐﻪ ﺑﯿﺶﺗﺮ از ﻫﺮ ﭼﯿﺰ اﯾﻦ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺗﻮﺟﻪ ﻣﺮا ﺑﻪ ﺧﻮد ﺟﻠﺐ ﻣﯽﮐﺮدﻧﺪ. از آنﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺧﯽ از ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪﻫﺎ دوﺳﺖ دارﻧﺪ اداﻣﻪ دﻫﻨﺪهی ﺷﻐﻞ ﭘﺪری ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﻣﻦ ﻧﯿﺰ از اﯾﻦ ﻗﺎﻋﺪه ﻣﺴﺘﺜﻨﯽ ﻧﺒﻮده و دوﺳﺖ داﺷﺘﻢ در آﯾﻨﺪه ﺷﻐﻞ ﭘﺪرم را اﻧﺘﺨﺎب و ﺟﺎ ﭘﺎی او ﻧﻬﻢ. ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﺎدم ﻫﺴﺖ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﭘﺪرم ﺑﻪ ﺑﯿﺮون از ﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽرﻓﺘﻢ اﮐﺜﺮ داﻧﺶآﻣﻮزاﻧﺶ ﺑﺎ او ﺳﻼم و اﺣﻮالﭘﺮﺳﯽ ﮐﺮده و اﺣﺘﺮام وﯾﮋهای ﺑﻪ وی ﻗﺎﺋﻞ ﻣﯽﺷﺪﻧﺪ ﮐﻪ اﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﺗﻮﺟﻪ ﻣﺮا ﺑﯿﺶ ﺗﺮ ﺑﻪ ﺧﻮد ﺟﻠﺐ ﻣﯽﮐﺮد. ﻣﻦ ﻧﯿﺰ از ﻣﺸﺎﻫﺪه ﭼﻨﯿﻦ ﺻﺤﻨﻪﻫﺎﯾﯽ ﺑﻪ وﺟﺪ ﻣﯽآﻣﺪم و اﯾﻦ ﺣﺲ را ﺑﻪ ﺧﻮد ﺗﻠﻘﯿﻦ ﻣﯽ ﻧﻤﻮدم ﮐﻪ ﻣﻦ ﻧﯿﺰ ﺑﺎﯾﺪ در آﯾﻨﺪه ﻣﺜﻞ ﭘﺪرم در ﺣﺮﻓﻪی ﻣﻘﺪس ﻣﻌﻠّﻤﯽ اﺷﺘﻐﺎل ﯾﺎﺑﻢ ﺗﺎ ﻣﻮرد اﺣﺘﺮام دﯾﮕﺮان ﻗﺮار ﮔﯿﺮ ﺑﺎ رﺳﯿﺪن ﺑﻪ ﺳﻦّ ﺷﺮوع ﺗﺤﺼﯿﻞ، ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ دﯾﮕﺮ ﮐﻮدﮐﺎن ﺑﺎ ﺷﻮر و ﻧﺸﺎﻃﯽ ﮐﻮدﮐﺎﻧﻪ راﻫﯽ ﻣﺪرﺳﻪ ﺷﺪم و ﻧﮕﺎه ﭘﺮ از اﻣﯿﺪ و آرزوی ﭘﺪر و ﻣﺎدرم و دﻋﺎی ﺧﯿﺮ آنﻫﺎ ﺑﺪرﻗﻪی راﻫﻢ ﮔﺸﺖ. در ﻫﻤﺎن روزﻫﺎی اﺑﺘﺪای ﺗﺤﺼﯿﻞ ﮐﻪ روی ﻧﯿﻤﮑﺖﻫﺎی ﮐﻼس ﻧﺸﺴﺘﻢ، زﻣﺰﻣﻪ ﻣﺤﺒﺖ ﻣﻌﻠّﻤﺎن در ﮔﻮﺷﻢ ﺟﺎری و در اﻋﻤﺎق روح و رواﻧﻢ ﻃﻨﯿﻦاﻧﺪاز ﮔﺸﺖ و از ﻫﻤﺎن روزﻫﺎی آﻏﺎزﯾﻦ ﻓﻬﻤﯿﺪم ﮐﻪ ﻣﻦ ﻫﻢ ﻣﯽﺧﻮاﻫﻢ ﻣﻌﻠّﻢ دورهی اﺑﺘﺪاﯾﯽ ﺑﺮای ﻧﻮﻧﻬﺎﻻن ﺟﺎﻣﻌﻪام ﺑﺎﺷﻢ. ﺑﺬر ﻋﺸﻖ ﻣﻌﻠّﻢ ﺷﺪن در وﺟﻮدم ﺷﮑﻮﻓﺎ ﺷﺪ و ﮐﻼم ﻧﺎﻓﺬ و ﺷﯿﺮﯾﻦ ﻣﻌﻠّﻢ ﻫﺮ روز اﯾﻦ ﺑﺬر ﻣﺤﺒﺖ را آﺑﯿﺎری ﻣﯽﮐﺮد. در دوران اﺑﺘﺪاﯾﯽ ﺑﻪ ﯾﺎد دارم از ﺟﻤﻠﻪ داﻧﺶ آﻣﻮزان ﺷﻠﻮغ، اﻟﺒﺘّﻪ ﺳﺎﻋﯽ و درسﺧﻮان ﮐﻼس ﺑﻮدم ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ اﯾﻦ اﻧﺮژی و ﺟﻨﺐ و ﺟﻮش ﺑﯿﺶ از ﺣﺪ، ﺑﻌﻀﺎً ﺗﻮﺳﻂ ﻣﻌﻠّﻤﺎﻧﻢ ﻣﻮرد ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺑﺪﻧﯽ ﻗﺮار ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻢ، وﻟﯽ اﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﮐﻤﺘﺮﯾﻦ رﺧﻨﻪای در ﻋﻼﻗﻪی ﻣﻦ ﺑﻪ ﻣﻌﻠّﻤﯽ اﯾﺠﺎد ﻧﻤﯽﮐﺮد. ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ اﯾﻦﮐﻪ از ﻟﺤﺎظ درﺳﯽ ﺟﺰء داﻧﺶآﻣﻮزان ﺳﺮآﻣﺪ ﮐﻼس ﺑﻮدم، در ﮔﺮوه ﺑﻨﺪیﻫﺎی ﮐﻼﺳﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺟﺰء ﯾﮑﯽ از ﺳﺮﮔﺮوهﻫﺎی ﮐﻼس اﻧﺘﺨﺎب ﻣﯽﺷﺪم. ﻫﺮوﻗﺖ ﻣﺴﺌﻠﻪای در ﮔﺮوه ﻣﻄﺮح ﻣﯽﮔﺮدﯾﺪ، ﺳﻌﯽ ﻣﯽﻧﻤﻮدم ﺑﺎ آن اﻧﺮژی و ﺟﻨﺐ و ﺟﻮش وﺻﻒ ﻧﺎﺷﺪﻧﯽ ﻣﻨﺒﻌﺚ از ﻋﻼﻗﻪ ای ﮐﻪ ﺑﻪ درس داﺷﺘﻢ ﻣﺴﺎﺋﻞ را ﺑﻪ اﻋﻀﺎی ﺿﻌﯿﻒﺗﺮ ﮔﺮوه ﺗﺪرﯾﺲ ﻧﻤﺎﯾﻢ و در اﯾﻦ راه از ﮐﻤﺘﺮﯾﻦ ﮐﻮﺷﺸﯽ درﯾﻎ ﻧﻤﯽورزﯾﺪم. آنﭼﻨﺎن ﻣﻄﻠﺐ را ﺑﻪ دوﺳﺘﺎﻧﻢ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﻣﯽدادم ﮐﻪ اﻧﮕﺎر واﻗﻌﺎً ﻣﻌﻠّﻢ واﻗﻌﯽ آنﻫﺎ ﻫﺴﺘﻢ. در دوران دﺑﺴﺘﺎن دﺳﺖ راﺳﺖ ﻣﻌﻠّﻢﻫﺎﯾﻢ ﺑﻮدم. ﻫﺮ از ﭼﻨﺪﮔﺎﻫﯽ از ﺑﻌﻀﯽ از دوﺳﺘﺎﻧﻢ ﮐﻪ ﭘﺎی ﺗﺨﺘﻪ ﻣﯽآﻣﺪﻧﺪ ﺑﺎ اﺟﺎزهی ﻣﻌﻠّﻢ ﻫﺎﯾﻢ ارزﺷﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﻋﻤﻞ ﻣﯽآوردم و از آنﻫﺎ ﺳﻮاﻻﺗﯽ ﻣﯽ-ﭘﺮﺳﯿﺪم و ﺑﺎ اﯾﻦ ﮐﺎر ﺧﻮدم را ﺑﯿﺶﺗﺮ و ﺑﯿﺶﺗﺮ در ﮐﺴﻮت ﻣﻌﻠّﻤﯽ ﻣﯽدﯾﺪم ﯾﺎدم ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﺮوﻗﺖ ﻣﻌﻠّﻢ ﮐﻼس ﻣﯽﺧﻮاﺳﺖ اﻧﺸﺎﯾﯽ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ در آﯾﻨﺪه ﻣﯽﺧﻮاﻫﯿﺪ ﭼﮑﺎره ﺷﻮﯾﺪ، ﺑﺮ ﺧﻼف اﮐﺜﺮ ﻫﻢﮐﻼﺳﯽﻫﺎﯾﻢ ﮐﻪ ﺷﻐﻞﻫﺎی ﭘﺰﺷﮑﯽ، ﻣﻬﻨﺪﺳﯽ، ﺧﻠﺒﺎﻧﯽ و ﭘﻠﯿﺴﯽ را اﻧﺘﺨﺎب ﻣﯽﻧﻤﻮدﻧﺪ، اﻧﺘﺨﺎب اول ﻣﻦ ﻫﻤﯿﺸﻪ »ﻣﻌﻠّﻤﯽ« ﺑﻮد. ﯾﮑﯽ از دﻻﯾﻠﯽ ﮐﻪ ﺑﺮای اﻧﺘﺨﺎب اﯾﻦ ﺷﻐﻞ ﻣﺪ ﻧﻈﺮم ﺑﻮد، اﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﻣﻌﺮو ﺑﻮد ﮐﻪ »ﺷﻐﻞ ﻣﻌﻠّﻤﯽ، ﻫﻤﺎن ﺷﻐﻞ اﻧﺒﯿﺎﺳﺖ« )اﻣﺎم ﺧﻤﯿﻨﯽ،۱۳۹۳، ص۲۰۴(. از آنﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﯿﺶﺗﺮ اﻋﺘﻘﺎدات دﯾﻨﯽ و ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺧﺎﻟﺼﺎﻧﻪﺗﺮ از ﺑﺰرﮔﺘﺮ ﻫﺎﺳﺖ، ﻟﺬادر دوران ﮐﻮدﮐﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﺮدم اﯾﻦ ﺷﻐﻠﯽ ﮐﻪ ﻣﺪ ﻧﻈﺮم ﻫﺴﺖ، ﺷﻐﻞ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮان ﺧﺪا ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ اﻓﺮاد روی زﻣﯿﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ، اﺳﺖ؛ ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﺑﻪ ﺧﻮد می بالم و عزمم را بیش ازپیش جزم می کردم تا وصول به هدفم ؛ محکم تر از قبل باشد.

ﺑﺎ ورودم ﺑﻪ دورهی ﺑﺎﻻﺗﺮ، ﯾﻌﻨﯽ دورهی راﻫﻨﻤﺎﯾﯽ، اﯾﻦ ﺣﺲ ﻫﻢﭼﻨﺎن در ﻣﻦ وﺟﻮد داﺷﺖ و ﺣﺘّﯽ ﻗﻮی-ﺗﺮ از ﻗﺒﻞ ﻧﯿﺰ ﺷﺪه ﺑﻮد، ﭼﺮا ﮐﻪ در اﯾﻦ دوره ﺑﺎ ﻣﻌﻠّﻤﺎن زﯾﺎدی آﺷﻨﺎ ﺷﺪم ﮐﻪ ﻫﺮ ﯾﮏ ﺳﻬﻢ ﺑﻪ ﺳﺰاﯾﯽ در ﻣﻮﻓﻘﯿﺖﻫﺎی آﯾﻨﺪهی ﻣﻦ داﺷﺘﻨﺪ؛ از اﯾﻦ رو ﻣﯽﺗﻮاﻧﻢ ﺑﮕﻮﯾﻢ»ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ دوران ﺗﺤﺼﯿﻞ ﻣﻦ، دوران راﻫﻨﻤﺎﯾﯽ ﺑﻮد.«

برای دانلود دانلود نمونه پروژه دانشگاه فرهنگیان از این قسمت دکمه خرید و سپس پرداخت را بزنید.


منتشر شده

در

توسط

برچسب‌ها:

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید